شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ دلم براي کودکيم تنگ شده براي روزهايي که باورم ساده بود همه آدم ها را دوست داشتم مرگ مادر "کوزت" را باور مي کردم و از زن "تنارديه" کينه به دل مي گرفتم مادرم که مي رفت به اين فکر بودم مثل مادر "هاچ" گم نشود دلم مي خواست "ممُل" را پيدا کنم از نجاري ها که مي گذشتم گوشه چشمي بدنبال "وروجک" مي گشتم تمام حسرتم از دنيا،نوشتن با خودکار بود دلم تنگ شده شايد يک روز در کوچه بازار فريب دست من ول شد و او رفت
الهه شرق
متنش خوشگل بود...اما من حاضر نيستم از اول شروع کنمو اين همه درس بخونم:(...دلم تنگ نشده
مرسي :) / به درس فکر نکن :)) ..... مگه فقط درسه ؟!؟!؟! ...... من دلم تنگ شده ...
تو بچکي نکردي واقعا ؟!؟!؟ آخه ما يه فاميل داريم بچش 3-4 سالش بيشتر نيست اما بچکي نميکنه بچش ... عين بزرگا رفتار ميکنه ... الان چند سالته ؟!
سلام چه عجب شما اومدي
سلام دلتنگي ها ... بله ؟!؟!؟!؟!!؟!؟؟! منکه 24 ساعت روز اينجام ...
اصلا نميخوام بابا معلم اتقدر مشق ميگفت جونمون در مي اومد
سومي داري ميري پيش ؟؟؟؟؟؟؟
الهه شرق
زهرا چندمين بارِ داري مي پرسي!؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!ببخشيد 2تا از نظراتمو پاک کردم.عذرخواهي
بابا تو هي نظراتتو پاک ميکني من گيج شدم ... :)) حالا ج بده درست ....
آقا علي :))
من هرروز ميام سر ميزنم شما سنگين شدي
الهه شرق
مگه سابقه داشتم؟يادم نمياد!!!........آره بابا واسه بارِ نميدونم چندم،پيش تجربي.رفيقِ ستاره.همون که شمارشو داري.يه جا آوردين؟!!!
دل تنگي من اصلا شما رو نميشناسم !!!!!!!!!!!!!!! سنگيني پيشکش !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
نه تو کلا اعصاب مصاب نداري الهه !!!!!!!!!! بلي بلي
الهه شرق
:دي اگه لحنش بد بود به دل نگير
:))))))))))))))))
بابا ببخشيد خوبه.چيز بدي نگفتم
نه بابا منم چيزي نگفتم که
منظوري نداشتم. من بسرم همين
.:آيينه:.
دلم تنگ شده..براي همه چيز..براي خودم که جايش گذاشتم..نميدانم کجا..!
ميدونم پسر هستين !
آيينه :( .......
بس چي مگين نمي شناسم
فقط ميدونم پسرين اونم توي پروفايلتون ديدم همين
اهان ببخشيد اگه بد صحبت کردم
بد صحبت نکردين :)...
دلو زدم دريا اگه به زمان کودکي بر ميگشتم خوب ميشد يکي اون موقع جامداديمو کش رفت ميدونم کي برداشت اگه برميگشتم کلا کيفشو empty ميکردم
:))))))) عجبا ... دلتون پره ها :دي
اوف نگو فقط جا ومکان ميخواد واسه يکي تعريف کنم اون موقع چي ها کردم نگو معلما بيچاره شده بودن فقط اينو ميتونم الان بگم که خودکارو 10تا 10تا مي انداختم داخل بخاري مثل پتروشيمي دود ميداد
شما خيلي شيطون بودي ماشالا ...
تو پرونده ام اونقدر پدرم تعهد داده بود که پرپر بود اون اون موقع بود حالا تو خونه امتحان ميخوام بکنم ببينم بابايي چيکار ميکنه فقط اخراج موقتم ميکنه اين گوي اين ميدان برم ببينم اوپس يادم رفت بخاري برداشتيم باشه تو فر هم ميشه
ميخواين چيکار کنين ؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!
صبر ميکنم مامان مرغو بذاره ت. فر برم چند از اون خودکاراي خوشگل بردارم واي مرغ عوض اينکه زغالي بشه خودکاري ميشه رفتم خداحافظ دعا کنين فردا خصوصي بهتون ميگم روز خوش
خدا به داد برسه ..... خداحافظتون ...
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله فروردين ماه
vertical_align_top