پيام
+
وَقتــے يک بــار ـاَز يـہ نــَفر ضـــَربـہ مـے خـورے
دُرُسـت مثل ايــن مــے مـونـہ کـہ
بـا مـاشين بهت ـزَده وُ داغــونت کــَرده ...
وَلــے وَقتــے مے بَخشيش دُرُسـت مثل اين مـے مونـہ کـہ
بهش فـــُرصــَت بدے تــا دَنده عقب بگيره وُ
ـدوباره ـاَز روت رَد بشـہ تـا مُطمئن بشـہ چيزے ازت نــَمونده

*زهرا.م
91/6/8
*«طلوع»*
نچ نچ نچ ...
*زهرا بانو*
نچ نچ نچ نچ . . .
پارسيان شيرين سخن
خوب مگه مريضم كه دوباره ببخشمش همون يه بار بسه
*زهرا بانو*
مام داريم ميگيم نبخشينش !
پارسيان شيرين سخن
باشه نميبخشيم ......
*زهرا بانو*
:)
پارسيان شيرين سخن
:)
*زهرا بانو*
:)
محمديزداني**دهاتي
بله...:))
*زهرا بانو*
چرا ميگين بله ؟! :)
محمديزداني**دهاتي
همينجوري....داشتم دنده عقب ميگرفتم...:دي
دلسوخته حسين
نه بابا...در اين حدم نيست
*زهرا بانو*
ادامه بدين پس :دي
*زهرا بانو*
دلسوخته هست ...
به دنبال ...
مخالفم ، ميتونه مثل اين باشه كه بهش فرصت بدي برگرده و تو رو تا كلينيك برسونه ، هميشه بايد جايي براي جبران
*زهرا بانو*
نچ ...
*زهرا بانو*
اون فرق داره !
«سيدمرتضي»
بله بله :)
*زهرا بانو*
:)
«سيدمرتضي»
تکراري بود وگرنه براي مجله انتخاب مي شد :)
به دنبال ...
نچ نه ، نع ... نع ؛ همه که سو استفاده نمي کنن ، بعضي متنبه ميشن
*زهرا بانو*
آخي چه بد :( :)) ممنونم :)
پارسيان شيرين سخن
اگر ميخواست تاكلينيك برسونه اصلا نميزد ..................
*زهرا بانو*
:)
به دنبال ...
چشاش چپ بوده ، زمين سُر بوده ، فرمون بريده ، اصلا شايد از شوق ديدار سكته زده و ...
*زهرا بانو*
:)
ساقي رضوان
اوح اوح
*زهرا بانو*
:دي ساقي
ساقي رضوان
عكسش خيلي نازه... / حيفه عكس با اين مطلبه خشن :دي
*زهرا بانو*
عکسش هديست :) / :دي
هانا آويني
نه بابا سلام
*زهرا بانو*
سلام
شبر
قبول ندارم
*نگين خانوم*
نامرديه:(
*زهرا بانو*
چرا !؟ / اوهوم نگين :(