پيام

زهرا بانو
91/7/19

+ در کودکي از تکليف ميترسيدم و اکنون از بلاتکليفي . . . . کتاب ِ زندگي چاپ ِ دوم ندارد، پس تا ميشود عاشقانه زندگي کنيم . . .

*زهرا.م 91/7/24

زهرا چي داره..؟:)))

کتاب هاي خوب تا چاپ چندم هم مي رسند ميشه هرروز مثل يه کتاب در نظر بگيريم:)

سحر لاک داره :)))))))))

بيا بلوتوز بازي..... دي

جناب ِ کامبيز :))

صديقه : کتاب ِ زندگي چاپ ِ دوم ندارد / يعني اينکه دوباره نميشه زندگي کرد :) / اون که تو ميگي بللللله :)

کسي که چرايي زندگي را يافته است با هر چگونه‌اي خواهد ساخت

تو آخر من ميکشي با اين خطاب کردنت:) آره درسته مثل همون جواني المثني ندارد:)

اففرين:دي

صديقه روي اعصاب خودت مسلط باش :))))) ميخواي اصلا اينجوري صدات کنم: ص :دي

اينو من چند روز پيش نوشته بودم

من کشته مرده ي کشته شدناتم "نوشتارهاي زيبا"

سحر :)))) :دي

تولد ديگر آخه نديدي زهراي نازنين اسم من کلا شهيد کرده:دي همون ص بهتره صدا کني:)

روشنه . عكس فيلم . هر چي دار بفرس.... . راستي . براي ورود كلمه 1 رو اوكي كن.....

باشه ص جووووووووووون

کم کم ياد خواهي گرفت تفاوت ظريف ميان نگهداشتن يک دست و زنجير کردن يک روح را اينکه عشق تکيه کردن نيست و رفاقت، اطمينان خاطر و ياد مي‌گيري که بوسه‌ها قرارداد نيستند و هديه‌ها، معني عهد و پيمان نمي‌دهند.کم کم ياد ميگيري که حتي نور خورشيد هم مي‌سوزاند اگر زياد آفتاب بگيري.بايد باغ ِ خودت را پرورش دهي به جاي اينکه منتظر کسي باشي تا برايت گل بياورد.ياد ميگيري که ميتواني تحمل کني

شما هم :))

صديقه :)) / ص صدات کنم ؟! باشع :))

عجب آقا کامبيز! :)

تولد ديگر اين جمله ها مال خودتونه ؟!

بابا عجب نداره. خوب بفرس ديگه.... دي